سبزه جوان با لباس سفید کوتاه و جورابهای سفید، دوست دختری با دیک لاستیکی میخواهد که او را به لعنت بفرستد. دختر الاغ آبدارش را در شلوارش تکان می دهد، لزبین را اغوا می کند، سپس بالای استرپون می نشیند و روی اسباب بازی جنسی می پرد تا به ارگاسم شیرین برسد.
♪ چقدر دلم میخواد لعنتش کنم ♪
سم اون یکی
من کسی هستم که او را لعنت می کند!!!
♪ اوه، آره، من تمام می کنم ♪
مادر بلد است پسرش را تربیت کند: لیسیدن بدون حرف! فقط او هم احمق نیست، او به او پشت می کند و انتقام خود را می گیرد - تراژدی یونان باستان آرام می گیرد.